وقتی رسول خدا می‌گوید «هیچ ماهی در حُرمت و برتری نزد خدا به پای «رجب» نمی‌رسد»[1]، آدم وسوسه می‌شود که ببیند «رجب» چگونه ماهی است؟

 


موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،


ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 6 ارديبهشت 1395برچسب:ماه,رجب,محمد,رسول, | 10:47 | نویسنده : منا هادوی |

نویسنده: مسعود بسیطی ( کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق ؛    m.basiti@mohammadivu.org  )

 

شب بود و جهان، سیاه و تاریک.

تاریکیِ قرنها جهل و بی عدالتی زمین را فراگرفته بود.

خدا در زمین به غربت کشانده شده بود و امنیت و عدالت را سر بریده بودند.

آدم، صفیّ و انتخاب شده‌ی خدا بود برای هدایت مردمان به محمّد (ص)؛

نوح، نبیِّ ماموریت یافته از خدا گشته بود برای ارشاد آدمیان به محمّد (ص)؛

ابراهیم، با همه‌ی جِدّ و جهدش خود را از غیر خدا خالی ساخت و خلیل خدا شد تا برای زمینیان نیکو هدایتگری باشد به محمّد (ص)؛

موسی لایق تکلّم با خدا گشت و عیسی بنده‌ی منتخب معبود شد تا بنی اسراییل را بشارت دهند به ظهور محمّد (ص)؛

...


موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،


ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 23 آبان 1394برچسب:تمنای محمد,متن ادبی,مسعود بسیطی, | 16:40 | نویسنده : منا هادوی |

نویسنده:  مسعود بسیطی  ( کارشناس علوم تربیتی و ادیان و فرق ؛   m.basiti@mohammadivu.org)

 

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست     

                                          که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم

 خداوند تو را رحمتی برای عالمیان قرار داد. تو طبیبی بودی دَوّار بِطِبِّه.

همه‌ی علم طبابت را در سینه داشتی و خانه به خانه به دنبال بیماران می‌گشتی تا شفای دردهای شان باشی.

و ما هم بیمارانی که قرن‌ها در برابر تو ناز و کرشمه کرده‌ایم و خود را غنی از طبیب پنداشته‌ایم.

تو را نشناختیم و قَدرت ندانستیم. اما دوستت داریم ای طبیب جسم و روح مان! ای پیامبر رحمت، محمد.

 


موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،


تاريخ : دو شنبه 18 آبان 1394برچسب:متن ادبی,پیامبر,محمد, | 15:34 | نویسنده : منا هادوی |

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

***

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

***

به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا

فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

 

به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست

گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

***

طربسرای محبت کنون شود معمور

که طاق ابروی یار منش مهندس شد

 

لب از ترشح می پاک کن برای خدا

که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

 

کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود

که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

 

چو زر عزیز وجودست شعر من آری

قبول دولتیان کیمیای این مس شد

 

خیال آب خضر بست و جام کیخسرو

به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

***

 

ز راه میکده یاران عنان بگردانید

چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد

 


موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،


تاريخ : دو شنبه 11 آبان 1394برچسب:اشعار,پیامبر, | 14:25 | نویسنده : منا هادوی |

نویسنده: زهرا مرادی (کارشناس ارشد MBA ؛ z.moradi@mohammadivu.org )

 

آمده بود تا جهالت را از جان‌ها بزداید. وارد مسجد که شد عده‌ای را در حال دعا و عبادت دید؛ و گروهی را در حال یاد گرفتن و یاد دادن. لبخندی زد و فرمود:

"هر دو گروه به کار نیکویی مشغولند. آنان خدا را می‌خوانند و اینان به علم آموزی مشغولند و به آنها که نمی‌دانند یاد می‌دهند. البته که گروه دوم برترند. من نیز برای یاد دادن علم فرستاده شده‌ام."

رسول رحمت این را فرمود و به جمع جویندگان علم پیوست.[1]


 

[1] - "وَ خَرَجَ ص فَإِذَا فِی الْمَسْجِدِ مَجْلِسَانِ مَجْلِسٌ یتَفَقَّهُونَ وَ مَجْلِسٌ یدْعُونَ اللَّهَ وَ یسْأَلُونَهُ فَقَالَ كِلَا الْمَجْلِسَینِ إِلَى خَیرٍ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیدْعُونَ اللَّهَ وَ أَمَّا هَؤُلَاءِ فَیتَعَلَّمُونَ وَ یفَقِّهُونَ‏ الْجَاهِلَ‏ هَؤُلَاءِ أَفْضَلُ بِالتَّعْلِیمِ أُرْسِلْتُ ثُمَّ قَعَدَ مَعَهُم‏": بحارالانوار، ج 1، ص 206.


موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،


تاريخ : دو شنبه 20 مهر 1394برچسب:جهل,متن ادبی,جهالت,پیامبر, | 12:50 | نویسنده : منا هادوی |

دوست داشتنی بود و مهربان. به اندازه‌ی هدایت تمام عالمیان، بار بر دوش داشت؛ اما هیچ گاه چهره‌اش را در اثر سختی و فشار کار در هم نمی‌کشید. چهره‌ی متبسّمش را که می‌دیدی نمی‌توانستی درنگ نکنی، لبخند نزنی، آرام نگیری. دوست داشتی تو هم با خدا هم نوا شوی و اقرار کنی «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم»[1] ؛ قطعاً تو را خویی والاست.


موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،


ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 مهر 1394برچسب:متن ادبی,پیامبر,محمد, | 12:44 | نویسنده : منا هادوی |

شب بود و جهان، سیاه و تاریک.

تاریکیِ قرنها جهل و بی عدالتی زمین را فراگرفته بود.

خدا در زمین به غربت کشانده شده بود و امنیت و عدالت را سر بریده بودند.

آدم، صفیّ و انتخاب شده‌ی خدا بود برای هدایت مردمان به محمّد (ص)؛

نوح، نبیِّ ماموریت یافته از خدا گشته بود برای ارشاد آدمیان به محمّد (ص)؛

ابراهیم، با همه‌ی جِدّ و جهدش خود را از غیر خدا خالی ساخت و خلیل خدا شد تا برای زمینیان نیکو هدایتگری باشد به محمّد (ص)؛

موسی لایق تکلّم با خدا گشت و عیسی بنده‌ی منتخب معبود شد تا بنی اسراییل را بشارت دهند به ظهور محمّد (ص)


موضوعات مرتبط: متون ادبی ، ،


ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 20 مهر 1394برچسب:مسعود بسیطی,محمد,شعر,متن ادبی, | 12:41 | نویسنده : منا هادوی |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • انیمیشن گلکسی